جلد اول گریشا رو به اتمام می‌رسونم، نفس عمیقی می‌کشم و به بیرون خیره میشم. 

به آسمون آبی، درختایی که یواش یواش برای خواب اماده میشن، ماشین ها و همینطور پرنده ها. 

فکر میکنم دیگه کاری ندارم که انجامش بدم، اما یکدفعه چیزی به من هشدار میدهد...! 

تق‌تق، سلام! 

امیدوارم حالتون ستاره‌ای باشه:>

مدت هاست که بیان مثل قبل نیست، همه خیلی بزرگ شدن و پر از مشغله، دیگه کمتر ستاره ها روشن میشن و من نمیدونم از این ۳۴ نفری که اینجان، هنوز بیان رو چک میکنن . بخاطر همین داشتم به گردگیری بیان فکر میکردم، نمیدونم چند نفر از شما شرایطش رو دارید که بازهم اینجا بنویسید، ولی من اینجا میمونم، تاجایی که بتونم (احساس این فیلما بهم دیت داد که یکی سردسته میشه میرن شورش*خنده*) پس تلاشم رو میکنم تا له اینجا کمک کنم. 

چند روز پیش این به دلایل فنی برداشته شد  پست باعث شد که ایده یک چالش به ذهنم رسید، پس

از همین تریبون شمارو به ° ده برگ از ماه ° دعوت میکنم =)) 

ماجرا از این قراره که شما ده روز، اول روزمره نویسی میکنید(اما! با قوانینی که میگم!) 

بعد هم به پرسش روز پاسخ میدید. 

قوانین روزمره نویسی رو اگه بخوام بگم *چی گفتم* 

خب ممکنه یک روز اتفاقای خوبی براتون نیافتاده باشه و من نمیگم درموردشون صبحت نکنید، نه، فقط بیایید به دید مثبت به قضیه نگاه کنی. 

درواقع روزتون رو منفی جلوه ندید. 

این رو بخاطر این میگم که دوست دارم یک قدم کوچولو، بهتون کمک کنم تا احساس بهتری داشته باشید. 

اره خلاصه، همین دیگه=))

و اما سوالا، اونارو اینجا براتون میذارم تا هرروز بتونید بهشون پاسخ بدید*ذوق به علت نامشخص*

۱-پنج تا مشکل با فضای مجازی 

۲-حست نسبت به سن‌گرایی

۳_یک چیزی که دلت براش تنگ شده

۴- کسی که تورو مجذوب میکنه و چرا

۵- چیزایی که به یک اکس میگی(میتونه دوست قبلیتون باشه)

۶- دوتا کلمه یا اصطلاح که باعث میشن بخندی

۷- یک میوه که دوست نداری و چرا

۸- سه تا چیزی که باعث رنجیدنت میشن یا عصبیت میکنن

۹- موزیک پلیر رو بزار رو شافل و سه از اهنگ های که پلی میشن رو بنویس، همچنین اولین فکری که به ذهنت میاد ذو هم بنویس

۱۰- یک دیالوگ که سعی میکنی باهاش زندگی کنی 

اینم از چالشی که به نظرم اومد میتونه قدم خوبی باشه برای گردگیری بیان=))

شرکت کنید نذارید دلم بشکنه TT